پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 119019
دلايل بازگشت کريمي پس از اخراج دايي
تاریخ انتشار : 1393/07/05 12:32:19
نمایش : 1363
علي کريمي در شرايطي به تمرين پرسپوليس برگشت و با سرخپوشان تمرين مي‌کند که بعد از خداحافظي نيازي به حفظ و آمادگي بدني‌اش در سطح بالا ندارد. در اين مورد اما گفته مي شود مسئولان پرسپوليس در تلاشند تا او را متقاعد کنند به عنوان بازيکن به جمع سرخپوشان برگردد. آنهم در شرايطي که چند هفته از اخراج علي دايي نمي‌گذرد!
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، اگرچه علي کريمي شخصيت خاص و محکمي دارد و قابل نفوذ نيست اما به نظر مي رسد به شدت تحت تاثير حمله هواداران پرسپوليس قرار گرفته و مي‌گو يد اگر خداحافظي نکرده بودم کاري که از دستم برمي‌آمد را انجام مي دادم.

در واقع کريمي به شدت محاصره شده است و هر کجا که پا مي گذارد با درخواست براي بازگشت به فوتبال و پرسپوليس مواجه مي شود که اين موضوع باعث شد که خودش را به تمرين پرسپوليس برساند و با اين تيم تمرين کند تا به همه بفهماند اگر کاري از دستش مي‌آيد براي تيم سابق خود انجام مي دهد.

اما حضور کريمي در تمرين پرسپوليس تنها چند روز بعد از جدايي دايي از اين تيم معناهاي ديگري هم دارد و يکي از آن معاني خروج دشمن سرسخت کريمي از پرسپوليس و آزاد شدن ورود و خروج کريمي به تمرين اين تيم هم هست. به همين بهانه ماجراي دايي و کريمي را باز مي کنيم و برخي اطلاعات را جمع آوري.

سال ۷۵ را به نيمه رسانده‌ايم. پرسپوليس را اما نه خيال علي دايي هست و نه تصوري از يک بازيکن همچون علي کريمي. يکي از آنها بازيکن بانک تجارت است و ديگري پيراهن تيم فتح را به تن دارد که دست بر قضا در يکي از بازي‌هاي سالني چشم‌شان به چشم هم افتاده؛ بي‌آنکه بدانند در فرداي مشترک‌شان چه‌ها رقم خواهد خورد.

يک بار... دوبار...، علي کريمي به قول فوتبالي‌ها به دايي «لايي» مي‌اندازد و کليد يک دعواي تاريخي را مي‌زند. دعوايي که تا بيش از يک سال بعد، در سايه بود. درست تا روزي که جادوي کريمي چشم علي پروين را خيره کرد.

آن روز پروين بازگشت دوباره‌اش را روي دوش ۴ - ۵ هزار هوادار جشن گرفته و در ورزشگاه کارگران به تماشاي پرسپوليسي نشسته بود که اتفاقا باز هم حميد درخشان تمرينش مي‌داد. چشمش جوان مو فرفري را گرفته بود که بي‌محابا همه را دريبل مي‌کرد. «اين پسره کيه؟ » و پاسخش را اينطور گرفت: «اسمش علي کريميه. از تيم فتح آورديمش. هافبک- مهاجمه اما مت‌کوويچ دو بار هم در دفاع راست بازي‌اش داده.»

پروين سري به رضايت تکان مي‌دهد و با اين جمله که «همينو نگهش دارين ديگه بازيکن نمي‌خوايم» همه‌چيز را تمام مي‌کند. اتفاقا پرسپوليس همان روزها به علي دايي پيشنهاد داده بود و بعدها اينطور به گوش دايي رساندند که «پرسپوليس يه مهاجم خوب گرفته و ديگه تو رو نمي‌خواد.»

اين حرف، داستان دايي و پرسپوليس را همانجا تمام و دعوايش با کريمي را رو کرد. در همه روزهاي بعد از آن هم که به همبازي بودن دايي و کريمي در تيم‌ملي گذشت، کافي بود چشم بگرداني تا آن کينه و اختلاف‌ها - که ديگر عيان شده بود - را ببيني.

کينه‌اي که اين‌بار علي کريمي در يک مصاحبه‌ جنجالي آن را يادآوري کرد اما آنچه دايي را به واکنش واداشت اين جمله‌اش بود که «خدا دايي رو بغل کرده» آتش اين دعوا نه تنها هرگز فرو ننشست که هر روز بيش از پيش شعله مي‌کشيد.

در جام ملتهاي ۲۰۰۰، علي کريمي را AFC پديده فوتبال قاره نام داده بود اما او را در بازي‌هاي تيم‌ملي روي نيمکت مي‌ديديم تا بشنويم کار دايي بوده که مي‌خواهد همه زير بليتش باشند. مي‌گفتند جلال طالبي آنقدر از آقاي گلش حرف‌شنوي دارد که به خواست او کريمي را پيچ کند به نيمکت.

در جام ملت‌هاي ۲۰۰۴ هم زمزمه‌هايي درباره پاس ندادن برخي بازيکنان به دايي به گوش مي‌رسيد تا رسيديم به جام‌جهاني ۲۰۰۶. اين بار علي دايي لب به گلايه باز کرد و انگشت اتهامش را به سوي کريمي و دو ملي‌پوش باتجربه ديگر نشانه رفت: «توي چشمم نگاه مي‌کنند و به من پاس نمي‌دهند!»

و اين پاس ندادن را وقتي سرمربي تيم‌ملي شد با دعوت نکردن از علي کريمي تلافي کرد. بعد از آن ديگر کريمي و دايي هيچ‌جاي اين فوتبال با هم همراه نشدند. حتي در آن آشتي‌کنان صوري و کاملا مصنوعي که در رختکن ورزشگاه آزادي براي‌شان ترتيب دادند و يک روبوسي هم در آن نديديم! بعد از آن رفت و برگشت‌هاي دايي و کريمي به پرسپوليس، همه در جهت مخالف هم بود. حالا برخي از حرفهاي کم اهميت تر کريمي و دايي را بخوانيد:

کريمي پس از آنکه دايي به پرسپوليس آمد:" شرط رويانيان براي قرارداد با دايي، نبودن علي کريمي در تيم بود که دايي هم اين شرط را به راحتي پذيرفت. آقاي دايي در ابتداي درگيري‌شان با رويانيان خوب از من استفاده کردند. اما بعد از سه چهار ماه که قرار شد به اينجا بيايند، بعد‌ها به مدير برنامه‌هاي من گفتند که رويانيان تنها شرط قرارداد دايي را نبودن من در تيم تعيين کرده که دايي هم پذيرفته است"‌.

شماره هشت پرسپوليس در خصوص ريشه اختلافات با دايي گفت: اين طوري که نمي‌شود. اصلا نوع برخورد درست نيست. از هم‌دوره‌اي‌هاي ما مثل حسين کعبي و يحيي گل محمدي بپرسيد. احترام بايد متقابل باشد. اما برخورد اين آقا درست نبود. گاهي اوقات به خاطر يک پاس سر بازيکن جوان داد مي‌زد. کسي اين چيز‌ها را فراموش نمي‌کند اما الان آقايان با داد و بيداد کارشان را پيش مي‌برند. شايد الان همه چيز بر وفق مراد باشد اما زندگي هميشه اين‌طوري نمي‌ماند.

علي دايي نيز پس از بازي با مس کرمان در نشست خبري واکنش نشان داد و تاکيد کرد که چرا آنهايي که ادعاي پرسپوليسي بودن مي کنند به خاطر حرف هاي وي در برنامه ۹۰ ناراحتند؛ حرف هايي که براي دفاع از حقوق پرسپوليس زده شد نه علي دايي.

دايي همچنين با کنايه به کريمي گفت: دليل صحبت عليه من روز قبل از بازي چيست؟ او مي توانست بعد بازي حرف بزند. ايشان ثبات در حرف هايش ندارد و جوابش را نمي دهم اگر ثبات داشت يک روز خداحافظي نمي کرد که يک روز برگردد. نمي شود صحبتش را جدي گرفت.

البته پاسخ علي کريمي که شبيه به دعواهاي نوجوانان در دوران مدرسه بود: بهتر است مثل دو مرد با هم تسويه‌حساب کنيم. رو در رو با يکديگر حساب و کتاب کنيم و اين مسئله را به گردن هواداران نياندازيم. بهتر است تمرکزمان را روي تيم خود بگذرايم من به عنوان بازيکن به تراکتورسازي و دايي به عنوان مربي به پرسپوليس فکر کند. به احترام هواداران پرسپوليس چيزي نمي‌گويم.

کريمي چند وقت بعد در مواجهه با اين پرسش "دايي گفته شما ثبات نداريد و يک روز خداحافظي کرده و روز ديگر به فوتبال برگشته‌ايد"گفت:"اين را مي‌گذارم به عهده برنامه نود که آن‌ها اين مسئله را بررسي کنند. آن‌وقت معلوم مي‌شود که من بيشتر ثبات داشتم يا ايشان؟ در اين زمينه مردم بايد قضاوت کنند.

وي ادامه داد: من اگر خداحافظي کردم تصميمم احساسي بود و فرداي آن مشورت کردم و تصميم ديگري گرفتم. فکر نمي‌کنم اين موضوع به کسي ارتباط پيدا کند. به کسي مربوط نيست که او موضع‌گيري مي‌کند. اين‌ها بهانه است اگر حرف داريم چيز درست و حسابي بگوييم که مردم لذت ببرند. مگر کريم باقري از تيم ملي خداحافظي نکرد؟

کريمي در مصاحبه اش ادامه داد: دايي سرمربي تيم ملي شد مرا دعوت کرد که خداحافظي کردم و به تيم ملي نرفتم، آن‌ها رفتند کريم باقري را آوردند که خداحافظي کرده بود. اگر فردوسي‌پور عادل باشد اين مصاحبه را نشان مي‌دهد و در آرشيو نود موجود است. دايي در مصاحبه‌اش در نود گفت کريم باقري بازيکن خوبي است اما از لحاظ فني و تاکتيکي به تاکتيکش نمي‌خورد. اما وقتي من علي کريمي نيامدم، او کريم باقري را برخلاف حرفش به تيم ملي دعوت کرد. در نود خيلي صحنه‌ها هست که نشان مي‌دهد چه کسي ثبات ندارد".

نکته جالب ماجرا حرفي بود که محمد دادکان در مورد دعواهاي دايي و کريمي گفت: من نمي فهمم چه سودي دارد که وارد اين موج ها مي شوند. حيف نيست علي دايي و علي کريمي با هم دعوا کنند؟ اگر مشکلي دارند چرا رو در روي هم حل نمي کنند تا يک بار براي هميشه پرونده اش بسته شود.

رئيس پيشين فدراسيون فوتبال ادامه داد: در مملکتي که چهل درصد تورم وجود داشته. دعواي اينها چرا بايد مهم باشد؟ هيچ فکر کرديد چرا مسوولين دولتي را به جان هم نمي اندازند؟ اين ها را رو بروي هم قرار مي دهند تا شما که صبح رفتي سر کار نگوييد با هفتصد تومان حقوق چيکار کنم؟ به هر حال آن دعواي قديمي هنوز ادامه دارد و در سکوت و با رفتارها ادامه پيدا کرده است. اين بار نوبت کريمي است که همراه پرسپوليس باشد شايد روزي دوباره ورق برگردد.
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html